م و دریافت کمک اطلاعاتی دربارهٔ یک موضوع است که بین مراجع (کمکگیرنده) و متخصص (مشاور) انجام میگیرد.
مشاوره در موضوعات و زمینههای مختلف علمی و برای اهداف گوناگون انجام میشود که در میان مردم،
بیشتر جنبهٔ روانشناختی آن (مشاورهٔ روانشناسی) معروف است که هدف از آن بهبود وضعیت روحی–روانی
و کیفیتبخشی به زندگی مراجع از جهت روانیاست. مشاور، در مشاورههای خانواده، شغلی، تحصیلی و توانبخشی
نیز از مهارتهای روانشناختی کمک میگیرد.
مشاوره اطلاعاتی و مشاوره ژنتیک نیز از انواع مشاورهاند که ارتباط مستقیم و مشخصی با روانشناسی ندارند.
مشاوره، کلمهای عربی و یک مصدر است. معنای واژگانی آن، م کردن و اقدام به تشکیل شورا و م با دیگران است[۱] معادل انگلیسی آن، Consultation است و به کسی که بههمراه مراجع و برای کمک به وی، به مشاوره میپردازد،
یعنی مشاور، Consultant گفته میشود. رایجترین کاربرد واژهٔ مشاوره، بهویژه در میان مردم عادی،
به معنی مشاورهٔ روانشناختی و رواندرمانی از طریق مشاوره است. در این کاربرد، تعریف مشاوره،
«اقدام حمایتگرانه بر پایهٔ علوم روانشناسی» است و مشاوری که این اقدام حمایتگرانه را انجام میدهد،
روانشناس است، به همین دلیل به مشاور، در فرهنگهای کشورهای توسعهیافتهٔ انگلیسیزبان،
بهویژه هنگامی که امر «درمان» و «رواندرمانی» مد نظر باشد؛ روانشناس (به انگلیسی: Psychologist) هم میگویند.
مشاوره، نام، واژه و اصطلاحی عمومی و کلی است که به معنای ارائه و دریافت م و اطلاعات
برای انجام بهتر یک کار، حل یک مشکل و یا رسیدن به هدفی خاص است.
مشاوره، اقدامی حمایتی بر پایهٔ علوم
مشاوره، کمک می، فکری و اطلاعاتی همراه با آزادی دادن در گزینش راه حل و احترام،
با استفاده از دانش روانشناسی به فردی است که در شرایط انتخاب راه حل و تصمیمگیری قرار دارد یا در سازگاری
با محیط اطراف خود دچار مشکل است. مشاوران با بهرهگیری از مهارتهای گوناگون روانشناختی، مانند روانکاوی،
میکوشند به مراجع، در جهت تخلیهٔ هیجانی، غلبه بر هیجانات منفی، سازگاری و گزیدن راهکار برای مسائل، یاری رسانند.
مشاوران، با استفاده از مهارتهای کلامی و روانشناختی خود، از راه سعی در تقویت عزت نفس، تفکر مثبت
و احساس سلامتی روان، تقویت قدرت روحی و آگاهیبخشی، به حل مشکل مددجو توسط خود او و با توجه
به تفاوتهای فردی و شرایط وی، کمک میکنند.
مشاوره دارای ابعاد و انواع بسیار و گستردهای است؛
بهطور عمومیمشاوره تخصصی از رشتهها و مهارتهای زیر مجموعهٔ روانشناسی است.
برخی ابعاد مشاورهٔ روانی عبارتند از:
مشاوره تحصیلی، مشاوره خانواده، مشاوره شغلی، مشاوره توانبخشی، مشاوره ژنتیک، مشاوره ازدواج و …
که در این میان مشاوره ژنتیک از زیر مجموعههای علم روانشناسی نمیباشد.
در این مقاله، به مشاورهٔ روانشناختی پرداخته میشود.
وظیفهٔ مشاور به عنوان شخصی که دارای مهارتهای علمی رواندرمانی (البته به جز دارودرمانی) است،
یاری رساندن و ارائهٔ راه حل به مراجعه کننده دربارهٔ مشکلاتی است که مراجع در شغل، روابط، احساسات
و دیگر امور خود مطرح میکند. رشتهٔ دانشگاهی مشاوره، در ایران، دارای مقاطع کارشناسی،کارشناسی ارشد و دکتراست.
پاترسون (۱۹۷۳)، مشاوره را جریان یاری دهندهای میداند که به ارتباط خاص بین دو نفر نیاز دارد.
یکی از این دو نفر یعنی مراجع، معمولاً با مشکل روانی و عاطفی رو به روست، و دیگری، یعنی مشاور،
که در حل مشکلات روانی مهارت دارد. از طریق ایجاد رابطه خاص مشاورهای، مشاور به مراجع کمک میکند
تا راه حلی برای مشکل خود بیابد. به نظر پاترسون، ارائه اطلاعات صرف، پند و اندرز دادن و تلقین افکار و عقاید به دیگران
را هیچگاه نمیتوان مشاوره دانست. به نظر او، رابطه حسنه بین مراجع و مشاور اثر روان درمانی مهمی در روند مشاوره دارد؛
بهطوریکه اگر مشاور نتواند چنین رابطه مطلوبی را ایجاد کند، مشکل مراجع در حد مطلوبی حل نخواهد شد.
آریاکل (۱۹۶۱ و ۱۹۷۷)مشاوره را جریانی اختصاصی و انحصاری بین دو نفر میداند که در آن مراجع با کمک مشاور،
به بررسی و تجزیه و تحلیل مشکل خود اقدام میکند و از موارد ناشناخته آگاه میشود؛ عوامل ناخواسته و مزاحم را تغییر داده
و زندگی بهتر و مطلوب تری را برای خویش فراهم میکند. دینک مایر (۱۹۶۸ و ۱۹۷۲)، که از پیروان روانشناسی فردی است،
مشاوره را ایجائد رابطه حسنه بین دو نفر (یعنی مشاور و مراجع) تلقی میکند که از طریق این رابطه،
مشاور به مراجع یاری میدهد تا نحوه ارتباط با دیگران را فراگیرد، نیازهایش را بهطور معقول و مقبولی برآورده سازد،
احساساتش را بشناسد، اطلاعاتی دربارهٔ نکات قوت و ضعف خویش به دست آورد و با تعیین و شناخت اهداف آینده،
شیوههای وصول به آنها را بیاموزد.
مشاوره به تغییر ادراکات، اعتقادات، نگرشها، رفتارها و نهایتاً تغییر شیوه زندگی منجر میشود.
به عقیده پپینسکی (۱۹۵۴)، در مشاوره به بررسی و درمان مشکلات روانی نسبتاً سطحی مبادرت میشود.
این مشکلات علل جسمانی ندارند و صرفاً بر اثر عوامل محیطی حاصل شدهاند.
رابینسون (۱۹۵۰)، مشاوره را کمک به افراد عادی برای کسب سازش بهتر با خود و دیگران، افزایش بلوغ عاطفی، استقلال و قبول مسئولیت میداند.
بهطور کلی، مشاوره تعاملی بین مشاور و مراجع است که به آن وسیله به مراجع کمک میشود
تا پس از شناخت خویش تصمیمات معقول و مقبولی اتخاذ کند. به بیان دیگر، مشاوره جریان بررسی مشکلات و مسائلی است
که مراجع با آنها مواجهاست و علاقهمند یا نیازمند به طرح آنها میباشد.
مراجع از طریف بحث و گفتگو دربارهٔ مشکلش با مشاور در جریان رابطهٔ مشاورهای توأم با درک و تفاهم،
به خودشناسی و کشف راه حلی موفق میگردد وسرانجام تصمیم معقول و مناسبی اتخاذ میکند.
مشاوره و مراجعه مشاوره گیرندگان به مشاور و دیدار با او به صورت فردی و خصوصی یا گروهی انجام میگیرد
که هریک بسته به احساس، درخواست و مشکل مراجع یا مراجعان محاسن و معایبی دارند.
طیبه زندیپور در کتاب درسی برنامهریزی تحصیلی و شغلی، رازداری، مسئولیتپذیری و احترام به آزادی و حق انتخاب
را از اصول مهم و بنیانی کار مشاوران میشمرد.
برخی از مهمترین و اصلیترین نظریههای مشاوره عبارتند از: نظریهٔ مراجعمحوری، نظریهٔ عقلانی ،عاطفی،رفتاری، نظریهٔ واقعیتدرمانی و نظریهٔ رفتاردرمانی.
مشاوره و روانشناسی کودک و نوجوان